روزگار شیرین

روزگار شیرین

زندگی من؛ زندگی زنی دور از وطنش ! (قبلا نوشته بودم نوجوانی دور از وطنش، بعد تازه جوانی، اما حالا زن جوانی شدم.)
وبلاگ من نقش دفترچه خاطراتی را دارد، که مطالبش را برای کسانی که علاقه به خواندنش دارند، باز و قابل دسترسی گذاشته ام.
بانوش.

سلطنت طلبِ خبیس

چهارشنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۴، ۰۹:۰۹ ق.ظ

سلام!

دال باند: لحظه ها را انتظارم.

اعتراف می کنم که تمام شوق، دلگرمی و عشقِ زندگیِ تَک بُعدیِ من در این شهر دریده خلاصه شده. نمی خوام برم؛ چطور به دنیا بفهمونم که منو نبره؟؟!

تهران پاییزی شده.. چه قدر تو دل برو هه این شهر آخه!


دیروز به عمقِ خباست هایم پی بردم. جالب اند که این قدر راحت در مورد بدجنسی های سلطنت طلبی ام فکر می کنم و در عین حال غمگین است که اینگونه هستم.

شاید بهتر بود برای گواهینامه ثبت نام نمی کردم.

دیروز از آن روز ها بود که اصلا خودم رو باور ندارم و کار هایم را نمی پسندیدم. الآن خیلی فرقی نکرده ها، فقط بیخیال تر شدم.

بدرود.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۶/۱۱
بانوش

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی