روزگار شیرین

روزگار شیرین

زندگی من؛ زندگی زنی دور از وطنش ! (قبلا نوشته بودم نوجوانی دور از وطنش، بعد تازه جوانی، اما حالا زن جوانی شدم.)
وبلاگ من نقش دفترچه خاطراتی را دارد، که مطالبش را برای کسانی که علاقه به خواندنش دارند، باز و قابل دسترسی گذاشته ام.
بانوش.

یکی از ده

دوشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۸، ۰۸:۳۶ ب.ظ

سلام!

به خودم میبالم که اولین شب در کپنهاگ در اتاقی ۱۰ دخته در یک هاستل خوابیدم که ۹ مهمانِ دیگر اش مرد بودند. خیلی هم میبالم! چون قبل از ورودم به هاستل می ترسیدم هم اتاقی هایم مرد باشند و با این چالش مقابله کردم. درسته که اتفاق های بد می توانند بی افتند، اما مقابله با چالش ها بهم یاد می دهند که از ترس فلج نشوم.

الآن با دوست پسرم حرف تماس گرفته بودم و او این حس رو نمیده بهم که از تلفن حرف زدن باهام لذت میبره. میگه آخه بهتره که برگردی پیشم، ببینمت. ولی من که نیستم الآن آلمان، تنها راه ارتباطی مون تلفن و اسکایپ هست. خیلی وقت ها من زنگ میزنم بهش. بعد چون یکی مون دستش بنده و نمی تونیم طولانی صحبت کنیم، زود خداحافظی می کنیم. و اینطوری از دید او مثلا امروز چندین بار بهش زنگ زدم. با این که هر دو تماس حد اکثر ۱۰ دقیقه بودند. وقتی اینو میگه، احساس می کنم تماس هایم از ظعیف بودن ام هستند.
وقتی بابا زودتر آلمان بود و فقط گاه به گاه از یاهو مسنجر مامان و بابا تماس می گرفتن چه سخت بوده.
یادمه از شنیدن داستان آشنایی مامان و بابا هیچ وقت خسته نمی شدم و هیجان انگیز ترین و جذاب ترین قصه بود برام.
یه قصه ی دیگه ی مورد علاقه ام راجع به ماری بود که به خانه ی پدر و مادر بزرگم رفته بود و بابا بزرگ قهرمانانه مار را شکار کرده و در کیسه آشغالی که چندین دور بالای سر خود در هوا چرخوانده، به خیلی دور پرتاب کرده.

بعضی وقت ها فکر می کنم من و دوست پسر در آینده از هم جدا میشیم چون من زیاد سفر می روم. هر چه پیش آید، خوش آید.

امروز عصر عجیبی داره.
تجربه ی هاستل را می پسندم. هر روز آدم های جدیدی در اتاق ات هستند و قصه های جدید می بینی. بلدم از تنها بودنم لذت ببرم. برم تو دنیای خیال. شایدم در هاستل اینطوریه چون همه مسافر هستند. 

امروز فکر کردم پروازم را برای ایران به مقصد استانبول بگیرم و با قطار برم تهران. اما قطار هم سختی های خودش رو داره و شاید حتی گرون تر از هواپیما بشه. ببینیم چه تصمیمی می گیرم :)

بدرود

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۳/۲۰
بانوش

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی