روزگار شیرین

روزگار شیرین

زندگی من؛ زندگی زنی دور از وطنش ! (قبلا نوشته بودم نوجوانی دور از وطنش، بعد تازه جوانی، اما حالا زن جوانی شدم.)
وبلاگ من نقش دفترچه خاطراتی را دارد، که مطالبش را برای کسانی که علاقه به خواندنش دارند، باز و قابل دسترسی گذاشته ام.
بانوش.

دنیای تشنه بر گنج من

سه شنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۶، ۱۰:۳۱ ب.ظ

سلام.

من را جو می گیرد و این را می دانیم همه. زیاد هم جوگیر میشم و احساساتی.
حالا که ایران شلوغ شده، بازارِ فروش عکس از ایران نیز داغ شده. و یه هو ایران با معنی شده انگار.
جوی که منو گرفته حرص است و این که فکر می کنم دیر کردم یا عجله باید کنم یا باید زود عکس بگیرم.. ولی ایران برای من می تونه یه فضای سیاسی مناسب باشه تا در بازار کار با زرنگی و زبلی اسم در کنم. ولی ایران برای من فضای داخل است و آدم هایش که بهشان دل بسته ام. شاید خبرنگار نیستم، شاید هم پوچ و تهی ام. می دانم از بعضی از همکار هایم و این جو بدم میاید.
امروز متونم را برای قرار کار گروهی فردا مطالعه کردم و کمی نوشتم در مورد متونم و سوالاتِ جزوه های امتحان آیین نامه را شروع کردم جواب دهم. در اصل، چند کار که باید انجام میدادم را انجام دادم. ادامه می دهم!

می خواستم راجع به موضوع همیشگی چسناله کنم، اما دیگه حسش نیست :)

بدرود!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۱۰/۱۲
بانوش

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی